دانلود آهنگ ابر می بارد
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
ای مرا در سر هر موی به زلفت بندی
ای مرا در سر هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
نمایش متن ترانه
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
ای مرا در سر هر موی به زلفت بندی
ای مرا در سر هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
دانلود آهنگ آهای خبردار
آهای خبردار مستی یا هوشیار
خوابی یا بیدار خوابی یا بیدار
تو شب سیاه تو شب تاریک
از چپ و از راست از دور و نزدیک
یه نفر داره جار میزنه …
جار آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه ی من شده ای آوار از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من از گلوی من دستاتو بردار
کوچه های شهر پر ولگرده دل پره درده
شهر پره مرده پره نامرده
آهای خبردار باغ داریم تا باغ
یکی غرق گل یکی پره خار
مرد داریم تا مرد یکی سر کار
یکی سر بار آهای خبردار یکی سر دار
توی کوچه ها یه نسیم رفته پی ولگردی
توی باغچه ها پاییز اومده پی نامردی
توی آسمون ماه و دق میده درد بی دردی
پاییز اومده پاییز اومده پی نامرد
ی یه نسیم رفته پی ولگردی
تو شب سیاه تو شب تاریک از چپ
و از راست از دور و از نزدیک
یه نفر داره جار میزنه جار آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه ی من شده ای آوار از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من از گلوی من دستاتو بردار
نمایش متن ترانه
آهای خبردار مستی یا هوشیار
خوابی یا بیدار خوابی یا بیدار
تو شب سیاه تو شب تاریک
از چپ و از راست از دور و نزدیک
یه نفر داره جار میزنه …
جار آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه ی من شده ای آوار از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من از گلوی من دستاتو بردار
کوچه های شهر پر ولگرده دل پره درده
شهر پره مرده پره نامرده
آهای خبردار باغ داریم تا باغ
یکی غرق گل یکی پره خار
مرد داریم تا مرد یکی سر کار
یکی سر بار آهای خبردار یکی سر دار
توی کوچه ها یه نسیم رفته پی ولگردی
توی باغچه ها پاییز اومده پی نامردی
توی آسمون ماه و دق میده درد بی دردی
پاییز اومده پاییز اومده پی نامرد
ی یه نسیم رفته پی ولگردی
تو شب سیاه تو شب تاریک از چپ
و از راست از دور و از نزدیک
یه نفر داره جار میزنه جار آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه ی من شده ای آوار از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من از گلوی من دستاتو بردار
دانلود آهنگ عشق از کجا
ای عاشقان ، ای عاشقان ، من از کجا ، عشق از کجا
ای بیدلان ، ای بیدلان ، من از کجا ، عشق از کجا
گشتم خریدار غمت ، حیران به بازار غمت
جان داده در کار غمت ، من از کجا ، عشق از کجا
ای مطربان ، ای مطربان ، بر دف زنید احوال من
من بیدلم ، من بیدلم ، من از کجا ، عشق از کجا
عشق آمده است از آسمان ، تاخود بسوزد بد گمان
عشق است بلای ناگهان ، من از کجا ، عشق از کجا
نمایش متن ترانه
ای عاشقان ، ای عاشقان ، من از کجا ، عشق از کجا
ای بیدلان ، ای بیدلان ، من از کجا ، عشق از کجا
گشتم خریدار غمت ، حیران به بازار غمت
جان داده در کار غمت ، من از کجا ، عشق از کجا
ای مطربان ، ای مطربان ، بر دف زنید احوال من
من بیدلم ، من بیدلم ، من از کجا ، عشق از کجا
عشق آمده است از آسمان ، تاخود بسوزد بد گمان
عشق است بلای ناگهان ، من از کجا ، عشق از کجا
دانلود آهنگ گریه می آید مرا
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل میخورد و دیده برون میریزد
دل میخورد و دیده برون میریزد
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل میخورد و دیده برون میریزد
دل میخورد و دیده برون میریزد
میروی و گریه می آید مرا
میروی و گریه می آید مرا
میروی و گریه می آید مرا
گریه می آید مرا
گریه می آید مرا
اندکی بنشین
اندکی بنشین که باران بگذرد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین
اندکی بنشین که باران بگذرد
نمایش متن ترانه
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل میخورد و دیده برون میریزد
دل میخورد و دیده برون میریزد
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل میخورد و دیده برون میریزد
دل میخورد و دیده برون میریزد
میروی و گریه می آید مرا
میروی و گریه می آید مرا
میروی و گریه می آید مرا
گریه می آید مرا
گریه می آید مرا
اندکی بنشین
اندکی بنشین که باران بگذرد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین
اندکی بنشین که باران بگذرد
دانلود آهنگ حرم یار
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
صوفیان واسِتَندند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه ی خمار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
صوفیان واسِتَندند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه ی خمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
نمایش متن ترانه
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
صوفیان واسِتَندند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه ی خمار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
صوفیان واسِتَندند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه ی خمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
دانلود آهنگ نوروز
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جو آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فاله نکو آمد
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد
مشت زمین وا شد سبزه پدید آمد
سبزه ی یار آمد عطر مسیحایی گیسوی نگار آمد
قفل غزل وا شد هلهله در هلهله آواز پرستوی بهار آمد
خلد برین آمد فصل شکوفایی رویای زمین آمد
کار دله عشاق سکه شد و سین
محبت به سر سفره ی سین آمد
شور بهاران شکافت از دله ویرانه ها
خال تبه گل ببین بر تن پروانه ها
نو شدن از کهنگی موسم شیدایی است
در تن و جان بهار روح اهورایی است
تخت چمن سبزه ی عید دولت جمشید شد
همت کوروش بلند بار دگر عید شد
موسم شیدایی است
فرصت مجنون شدن از خرقه ی لیلایی است
پیک بهاران رسید
فصل فراوان شدن میوه ی گمگشته ی زیبایی است
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد
مشت زمین وا شد سبزه پدید آمد
بانگ طرب ساز کن حنجره در حنجره آواز کن
شور به الحان فکن از ره سلمک گذری
هم به سراپرده ی شهناز کن
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جو آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فاله نکو آمد
سبزه ی یار آمد عطر مسیحایی گیسوی نگار آمد
قفل غزل وا شد هلهله در هلهله آواز پرستوی بهار آمد
بانگ طرب ساز کن حنجره در حنجره آواز کن
شور به الحان فکن از ره سلمک گذری
هم به سراپرده ی شهناز کن
خلد برین آمد فصل شکوفایی رویای زمین آمد
کار دله عشاق سکه شد و سین
محبت به سر سفره ی سین آمد
نمایش متن ترانه
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جو آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فاله نکو آمد
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد
مشت زمین وا شد سبزه پدید آمد
سبزه ی یار آمد عطر مسیحایی گیسوی نگار آمد
قفل غزل وا شد هلهله در هلهله آواز پرستوی بهار آمد
خلد برین آمد فصل شکوفایی رویای زمین آمد
کار دله عشاق سکه شد و سین
محبت به سر سفره ی سین آمد
شور بهاران شکافت از دله ویرانه ها
خال تبه گل ببین بر تن پروانه ها
نو شدن از کهنگی موسم شیدایی است
در تن و جان بهار روح اهورایی است
تخت چمن سبزه ی عید دولت جمشید شد
همت کوروش بلند بار دگر عید شد
موسم شیدایی است
فرصت مجنون شدن از خرقه ی لیلایی است
پیک بهاران رسید
فصل فراوان شدن میوه ی گمگشته ی زیبایی است
مژده ی عید آمد بخت سعید آمد
مشت زمین وا شد سبزه پدید آمد
بانگ طرب ساز کن حنجره در حنجره آواز کن
شور به الحان فکن از ره سلمک گذری
هم به سراپرده ی شهناز کن
مست و غزل خوان زد حلقه به در نوروز
چهره گشاید بهار روز من است امروز
چشمه به جو آمد می به سبو آمد
از نفس حافظ فاله نکو آمد
سبزه ی یار آمد عطر مسیحایی گیسوی نگار آمد
قفل غزل وا شد هلهله در هلهله آواز پرستوی بهار آمد
بانگ طرب ساز کن حنجره در حنجره آواز کن
شور به الحان فکن از ره سلمک گذری
هم به سراپرده ی شهناز کن
خلد برین آمد فصل شکوفایی رویای زمین آمد
کار دله عشاق سکه شد و سین
محبت به سر سفره ی سین آمد
دانلود آهنگ رگ خواب
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترکِ من خرابِ خرابِ خرابِ خرابِ
شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
ماییم و موج سودا شب شب تا به روز تنها
خواهی بیا بیا بیا بیا ببخشا
خواهی برو برو برو برو جفا کن
خواهی بیا بیا بیا بیا ببخشا
خواهی برو برو برو برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
بر شاه خوب رویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشق است چون زمرد
از برق آن زمرد این دفع اژدها کن
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترکِ من خرابِ شب گرد مبتلا کن
ترکِ من خرابِ شب گرد مبتلا کن
ترکِ من خرابِ خرابِ خرابِ خرابِ
شب گرد مبتلا کن
نمایش متن ترانه
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترکِ من خرابِ خرابِ خرابِ خرابِ
شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
ماییم و موج سودا شب شب تا به روز تنها
خواهی بیا بیا بیا بیا ببخشا
خواهی برو برو برو برو جفا کن
خواهی بیا بیا بیا بیا ببخشا
خواهی برو برو برو برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
بر شاه خوب رویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشق است چون زمرد
از برق آن زمرد این دفع اژدها کن
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترکِ من خرابِ شب گرد مبتلا کن
ترکِ من خرابِ شب گرد مبتلا کن
ترکِ من خرابِ خرابِ خرابِ خرابِ
شب گرد مبتلا کن
دانلود آهنگ رها کن
رها کن رها کن تا چو خورشیدی غبایی پوشم از آتش
در آن آتش چو خورشیدی جهانی را بیارایم
که آن خورشید بر گردون ز عشق تو می سوزد
و هر دم شکر میگوید که سوزش را همی شایان
میان خونمو ترسم که گر آید خیال او
به خون دل خیالش را ز بی خویشی بیالایم
نمایش متن ترانه
رها کن رها کن تا چو خورشیدی غبایی پوشم از آتش
در آن آتش چو خورشیدی جهانی را بیارایم
که آن خورشید بر گردون ز عشق تو می سوزد
و هر دم شکر میگوید که سوزش را همی شایان
میان خونمو ترسم که گر آید خیال او
به خون دل خیالش را ز بی خویشی بیالایم
دانلود آهنگ تو کیستی
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو کیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سر گشته روی گردابم
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین آه
تو دوردست امیدی و پای من خسته است
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است
تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
مدام پیش نگاهی مدام پیش نگاه
چه آرزوی محالی است زیست با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو
نمایش متن ترانه
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو کیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سر گشته روی گردابم
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین آه
تو دوردست امیدی و پای من خسته است
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است
تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
مدام پیش نگاهی مدام پیش نگاه
چه آرزوی محالی است زیست با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو
دانلود آهنگ سووشون
داغ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم با تن پاره چون کنم
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
شعر به خون نشسته ام ساز دل شکسته ام
شعر به خون نشسته ام ساز دل شکسته ام
سوی من آ که خسته ام سوی من آ که خسته ام
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده خون به دل خدا شده
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
پرده ی غم را بدرم سوختی و شعله ورم
پرده ی غم را بدرم سوختی و شعله ورم
حاصل خون جگرم حاصل خون جگرم
جان پدر جان پدر جان پدر کجاستی
مویه به سووشون کنم مویه به سووشون کنم
داغ تو را جنون کنم جنون کنم داغ تو را جنون کنم جنون کنم
داغ تو را جنون کنم جنون کنم دیده ز اشک خون کنم مویه به سووشون کنم
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده
خون به دل خدا شده
نمایش متن ترانه
داغ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم با تن پاره چون کنم
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
شعر به خون نشسته ام ساز دل شکسته ام
شعر به خون نشسته ام ساز دل شکسته ام
سوی من آ که خسته ام سوی من آ که خسته ام
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده خون به دل خدا شده
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
پرده ی غم را بدرم سوختی و شعله ورم
پرده ی غم را بدرم سوختی و شعله ورم
حاصل خون جگرم حاصل خون جگرم
جان پدر جان پدر جان پدر کجاستی
مویه به سووشون کنم مویه به سووشون کنم
داغ تو را جنون کنم جنون کنم داغ تو را جنون کنم جنون کنم
داغ تو را جنون کنم جنون کنم دیده ز اشک خون کنم مویه به سووشون کنم
جان پدر کجاستی جان پدر کجاستی
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده
این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده
خون به دل خدا شده