دوباره باز پاییز اومد و برگارو چید دوباره باز فصل سرده سرما رسید
یه حس عجیبی داریم انگار که نمیرسیم یه بار دیگه پلکات داره میگه
چشمات خواب و خمار انگار داره میره یه جای دیگه قصه داره میگه
یه انتظار شدید یه اشتباه دیگه من بیخوابم بیخوابم تهران
من بیدارن بیدارن چشمام بم نگو رسیده وقت تلخ خداحافظی
بهم نگو همینه تهش قصه به کجا رسید من دلم نمیخواد
اصلا برم از این خونه کاش ساعت برمیگشت پاییز نمیرسید
پ بگو دوباره میمونی پیشم و همه چی دوباره خوب میشه
کاش میشد بم بگی نگران نباش و برمیگردم زود پیشت
اگه تو نباشی نمیدونم اصلا این شبا چجوری صبح میشه
تو مثل بارونی اگه نباری این باغچه یه روزی خشک میشه

ای هم گناه من بی تو پرواز همیشه محکوم به سقوطه
حرفایی که تو سینه دارم همش از جنس سکوته ای همگناه من
تبر زدن انگار عشقمو از ریشه این خونه بعد از تو شکل قفس میشه
میدونی این دنیا بدون تو بدون من میدونی زندونه
نده قسم به جون من حرفات دروغه از رو عادته و تکراره
تموم شدیم و این قصه به سر رسید منو تو اخرش به هم نمیرسیم
انگار صدای من به تو نمیرسه تو ظلمت چشات به صبح نمیرسه

بمب بمب بمبم رو بیتا رفته کل عمرم رو کیکا
بالا بالاترینم از بالا بالا پریدم صبح تا شب بیت بیت
شب شب تا صبح هیت هیت فرقی نداره کی چی دید
برو کنار داره میاد دیو دیو سلامتی همه اورجینالا
سلامتی خودمون که برجیم حالا نوش جون اون تیمی که بردیم بالا
خوردی حالا به من میگن روانی قرن یه صدای دیوونه ی روانی گرم
یه نگاه عجیب مریض و دیپ و کم همونی که قورت داد همونی که کند
پس حالا بگو ببینم الان کجاشی دنبال ورساچی یا گوچی
نه ما اینجا فیک فیک نداریم پ نیا بگو بقیه ورسا چی
چون اینجا همه اورجنو و آپاچی
چی شدکه من به اینجا رسیدم کی این ابرارو دورم کشیدم
خدا بم بال داد این بالا بشینم تو آسمونها ستاره بچینم
بگو فردا رو کی دیده بگو فردامون چی میشه
خدا داد بالا سر ابر بالا سر آب بالاتر خورشید
زیر پام راه خدا داده اشتها انگیزه عشق
پس میزنیم سلامتی کوچه ی بهشت
منو ببر از این دیا به اون دیار از این دیار
منو ببر از این خونه به اون خونه منو ببر منو ببر

چرا خوابم نمیبره چرا خستگیام از تنم نمیپره
چرا همش داغونم چرا این ساعته اصلا نمیگذره این حبابه نمیشکنه
چرا هیچکسی صدامو نمیشنوه بهم بگو چرا وقتی نیستی
انگار هرچی دارم بازم یه چیش کمه من دارم اینو میبینم
که یه روز میام دوباره کنارت آروم میگیرم
برقص تو برقص زیر بارون برقص تو زیر بارون با من
شب تا صبح با ستاره ها رقصیدیم ما با هم کنار ماه
شب تا صبح میدیم ادامه ما همه زیر بارون کنار ماه
با اینکه میباره تورو یادم میاره دوست دارم هوایی رو که تورو یاد من بیاره
دلم تنگ میشه غروبا شبا حس تنهایی میکشه منو
میخوام یه کاری کنم که از این حالت لعنتی درام
بگو قصه رو برام تعریف کن این حسمو الان میخوام
بدونم چی میشه اخه
خونه لعنتی تنگ شده برام من دارم اینو میبینم

آینه آینه روی دیوار منو نگاه چی میبینی آره به روم بیار
آینه آینه بمون پیشم آروم میشم تو میدونی نباشی نابود میشم
من یه دیوونه خله ردم که از این حرفا پره مغزم
چرا آدمی که توی آینه اس دیگه نمیفهمه منو اصلا
آینه یه روزی خود من بود آینه یه روزی پر رنگ بود
بگو چرا آِنه چی شدیم ما شدیم یه دیوونه پر کمبود
دوباره بازم نگاها به من چرا نمیرسه صداها به هم
آینه آینه بگو تو به من چه جوری برسه دلامون به هم
همش از آدما در میرم جدیدا همش توی خودم درگیرم شدیدا
دوباره چشممو بستم تا نبینم چقدر این تصویرا زشتن و عجیبن
لحظه ها میرن دست تکون میدن توی آینه رو ببین پره عشقو امیدن
من قصمو دیدم حسمو دیدم توی آینه رو ببین من یه آدم دیگم
سوگند آینه آینه

متن اهنگ چیکارت کردم سوگند
یکی بود که دلم پیش اونه همش یکی مثل الان بده حالم خیلی ازش
یکی بود که میخواست باشه زندگیم ولی الان نیست که بگم دیگه چیزی ازش
چیکارت کردم من به چی عادت کردم هی چیکارم کردی تو به چی عادت کردیم
منم که یادم موند تو هم که یادت هست تازه داشت میشد قصه جالب تر
منم که حالم خوب تو هم که حالت بد تو فکرت با اون موند منم که ساده تر
حالا که نیستی و نیستی ببینیو خنده رو از لبم نیستی بچینیو
حالا که هستمو و دیگه نیستی و حالا که بام تهشو تو دیگه دیدی و
تو رو میسپارم به بارون تورو میسپارم به دریا
تورو میسپارم به موجا تو رو میسپارم به فردا
سوگند چیکارت کردم

بزنیم رول بزنیم دور بزنیم مشکلارو بزنیم دور بزنیم مشکلارو
رو زمین دور زمین گل بزنیم شب میزنیم روزم میزنیم
شامپاین روزم میزنیم حتی جلو اونایی که روزه ان میزنیم
زنبیل بزارین حتما داریم زمین میزنیم بشین جلوم ملوچی
نبینم اویزونی زندگی بالا پایینه همشم نامیزونی الان که داغی خوبه
تابستونه ولی زیاد خوشحال نباش میرسه پاییز زودی آدما اسباب بازی شدن میدنت بازی زودی
تو میشی خالی رو چی من میشم خالی رو بیت گاهی تو تاریکی گاهی خودت تاریکی
گاهی پاک پاکی داری ریگی توی نایکی کیکس پاتو ولی باز
چاقیدی یه پات که بشه مغزت باز باز جا اشکت باز گل میشه
از بس که خاکی شدی زندگی یه کاری کرد که همه دایی شدیم پس چی کار کنیم
هنوز گرمم اگر من صدم بم مثل ارگم وگرنه سیصد سال میشه از مرگم رد
گونه هامم یخ زدن مثل نفسم واسه همینم همش اشکام تگرگن
برگرد تو حرکت کن نیا اصلا سمتم تندم دمم دم میگیرن
همم بد من خستم از هر فصل از بهمن تا بهمن
خوابم شاید زمستون کدومه من بد حارم من

متن اهنگ راه نجات سوگند رضا پیشرو
امروز تصمیمی گرفتم پس از چیزی نوشتم که تو دنیای من نیست
رویای رنگی نیست تو بیمارستان بخش گل های غمگین
افرادی که میترسند برن سراغ تقویم مردی منو صدا زد شروع کرد به گریه
انگار منو شناخته بود شروع کرد به قصه گفتن گفت هرکاری کردم زنم بمونه زنده
یه هقته ی دیگه مهمون این زندون زشته اینجاست تموم زندگیمو فروختم به عشقش
بهترین رتبه رو داشت بهترین مادره وقتی با هم بیرون رفتیم از در اون محیط
چشمای من دومین همسر اونو دید اونا داشتن میرفتن به گورستون جلوی من بحثشون شد
سر پول گور خالی زنش از پنجره زل زده بود رو به پایین مرد اونو نگاه کرد و
رفت توی ماشین وقتی چشمات بازه بازه نمیتونی ببینی یه راه تازه
وقتی تاریکی توی راهت باشه میبینی روزات تو ماه کامل
جاده ی ماه به افتاب نجات و تنها راه به بالاست میرسی به نور کامل اگه دستای تو باشه باهاش
خیلی آروم برگشتم به طبقه بالا اونجا شلوغ شده بود با اربده ی تارا
سعی کردم جمیعتو پرداکنده کنم بهم گفت آرزو های من براورده شدن
بچمو که دادمش به پرورشگاه زنم هم تنهام گذاشت به خاطر چند خط اشکال
به خاطر ترهم رضا اینجا اومدن نوید از وقتی مریض شدم بودم تو بدنش غریب
هیچ وقت از دیدن غروب نمیترسیدم رفت به سمت پرستارا گفت میبخشینم
وقتی گفت اره اولین بار خندید گفت زندگی منو برد با کمترین نامردی
هم درکش میکردم هم درکش نمیکردم چیزی از دردش نمیفهمم
اما ایمانو میشناسم امیدو میشناسم شاید من بتونم نجاتش بدم با این باور
که خداوندی هست مهربون تر از تصور
از اون شب کتاب مقدس اونجا ورق خورد اوضاع تقریبا عوض شد
اون ایمانو میفهمید صبح ها صورتشو آرایش میکرد و میخندید
من آخر قصه رو میسپرم به تو به نظرت کسی که ایمان داشته باشه چه بایی سرش میاد
آیا میمیره نه اون که ایمان داره همیشه زندست همیشه
ای خداوند ای خداری زنده تورا شکرت میکنم امروز
بخاطر وجودت بخاطر این که اگر من زمین افتادم تو منو
بلند کردی
ای خداوند اگر نا امید بودم تو امیدم بودی ای پدر مرسی که هستی ای خداوند تا ابد الابد

باز هوای دراماتیک باز شینیون و فراماتیک باز رو دنده لج افتادم
همش ابروش بالاس و چشم باریک
باز امشبو دیر کرده حیا رو قورت داده قی کرده
باز امشبو نیست رفته معلوم نیست سرش با کی گرمه
نمیدونم چرا هرچی گیره مال منه زنه خودش صد جا گیره
شب نیومده فرداش میره جلو همه موش برا ما شیره
یه روز کار یه روز جنگ یه روز خواب یه روز منگ
یه روزم اونقدر تا خرخره خورده که میمونه راحت تا سه روز مست
باز امروزو قهره با من زندگی شده دیگه زهر مارم
واسه من شده ختم عالم واسه منی که شیطونو درس
میدادم یه روز میگه بیداری به چی قفل کرده از بیکاری بگیر
یکم فکر کن و بعد حرف بزن ببین دسته کم تو چنده چی داری بگی
من که قیدتو زدم رفت حالا سرد باش گذشت از سرم برف
هرچی بینمون هدر رفت بزار بره از رو پل من خرم رفت

یه شب زمستون بود همه جا برف چقدر خوب بود
توی سالن پر از دود اونو دیدم من از دور
اومد و زد رو لبم بوس وای چه حالی داشتم من اون روز
همه مست شراب داغ منو تو شدیم راهی باغ
نشستیم رو نیمکت چوبی زمان میگذشت به چه زودی
میدیدم تو رو روبروم وای که دلمو بردی نمیدونم خوابم یا بیدارم
این قصه غمگینه خوابم یا بیدارم رویای من اینه اینه
تو نیستی با من نگرانم منو تو توی خیال فردا بیخیال غمو غصه و دردا
رد پامون روی برفای سفید اون لحظه هیشکی منو تو رو ندید
تا بفهمه که ما عاشق همیم شدیم لیلی و مجنون زمین
آدم تنهای قصه منم که با فکر تو تنها میمیره حیف
که با آفتاب فردا بیداری تو رو از من میگیره نمیدونم
خوابم یا بیدارم